زمان جاری : شنبه 15 اردیبهشت 1403 - 10:45 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم






ارسال پاسخ
تعداد بازدید 49
نویسنده پیام
meisam آفلاین


ارسال‌ها : 51
عضویت: 12 /5 /1392
محل زندگی: اراک
سن: 30
تشکرها : 6
تشکر شده : 28
اغوش

آغوشت میتواند قشنگترین سرخط خبرها باشد !

وقتی تو میتوانی قشنگ ترین تیتر زندگی من باشی . . .

———————————————————————-

تعمیر گاهی باید ساخت از آغوشت !

برای وقت هایی که حالم بدجور خراب است . . .

———————————————————————-

عکس تو

بر عکس تو

مدام در آغوش من است . . .

———————————————————————-

پیله کرده ام به تو !

نمی دانی پروانه شدن در آغوشت چه عالمی دارد !

———————————————————————-

مزه ی عشق به این خوف و رجاهاست رفیق / عشق سرگرمی‌ اش آزار و تسلاست رفیق

قیمت یک سحر آغوش چشیدن ، صد شب / گریه و بغض و تب و آه و تمناست رفیق . . .

———————————————————————-

گرمایی بوده ام همیشه اما بین خودمان بماند ، سرمایی میشوم وقتی پای آغوش تو در میان باشد !

———————————————————————-

بن بست دنیاست براى من آغوشت !

اولین باریست که هراسى ندارم بگویم :

به بن بست رسیده ام . . .

———————————————————————-

چگونه میتوانم فراموش کنم ، اینهمه عشق و محبت را ، چگونه میتوانم
فراموش کنم طعم بوسه هایت را ، آن آغوش گرمت را ، که وقتی مرا در میان خودت
میگیری انگار همه ی دنیا در وجودم جا گرفته

———————————————————————-

تو را می خواهم و دانم که هرگز / به کام دل در آغوشت نگیرم

تویی آن آسمان صاف و روشن / من این کنج قفس مرغی اسیرم

———————————————————————-

آغوش گرمم باش ؛ بگذار فراموش کنم لحظه هایی را که در سرمای بی کسی لرزیدم !

———————————————————————-

در آغوش توام ، رفته ام به رویاهایم ، خواب نمانده ام از این احساسم ،
در این خواب و بیداری ، لذت در کنار تو بودن را درک میکنم ،هیچگاه این
سرپناه گرم را ترک نمیکنم ، من از عشق نگاه تو خیره شده ام به چشمانت ،
هیچگاه برای دیدنت لحظه ای را از دست نمیدهم !

———————————————————————-

آدم باید عین مرسوله پستی سفارشی باشه

یکی باشه همیشه تحویلش بگیره ، بگیرتش تو بغل

امضا هم بده که تحویل گرفته شده و پس گرفته نمی شود !

———————————————————————-

می آیی قایم باشک بازی کنیم ؟

من چشم بر زیبایی تو بگذارم و تو آرام در آغوشم پنهان شو !

———————————————————————-

بودنت را دوست داشتم . . .

وقتی مرا در بر می گرفتی . . .

و به آغوشت می فشردی و وادارم می کردی که به هیچ چیز فکر نکنم . . .

———————————————————————-

اینقدر اتاقم کوچیکه که وقتی خودم تو اتاق باشم دیگه جایی برای تو نیست !

فقط میتونی بیای تو آغوشم . . .

———————————————————————-

من جز آغوش تو حتی به دیوار هم تکیه نمی کنم !

———————————————————————-

شعر قافیه نمی خواهد !

سطر به سطر آغوشم را ردیف کرده ام ، تو فقط بیا !

———————————————————————-

مرا میان بازوانت بگیر !

بگذار تمام آغوشت را جمع کنم برای نبودنهات . . .

———————————————————————-

گرما یعنی نفس های تو ، دست های تو ، آغوش تو . . . !

من به خورشید ایمان ندارم !

———————————————————————-

مرآ حبس کن در آغوشت !

من برای حصآر بازوان تو مجرم ترین زندانی ام . . .

———————————————————————-

اینقدر دلم میخواد بغلت کنم و فشارت بدم که حد نداره میخوام استخوانت
ترک بخوره میخوام تنگی نفس بگیری میخوام بفهمی خیلی دوستت دارم . . .

———————————————————————-

بودنت را دوست دارم !

وقتی پنجه در کمرم حلقه می کنی

به آغوشت مرا سفت میفشاری

و وادارم می کنی که به هیچ کس فکر نکنم

جز تو . . . !

———————————————————————-

مرا محکم تر در آغوش خود بگیر . . .

من هنوز هم نمی خواهم تو را . . .

به دست خاطرات ” لعنتی ” بسپارم . . .

———————————————————————-

ﻣﯿﺘﻮﺍنم ﺗﻤﺎﻡ زندگیم ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ بگیرم ؛ ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪگیم ﯾﮏ “ تو ” ﺑﺎﺷﺪ !

———————————————————————-

من و تو

تنها حادثه ای بودیم تا ، رُخ دهیم

در آغوش هم !

———————————————————————-

می آیی قایم باشک بازی کنیم ؟

من چشم بر زیبایی تو بگذارم و تو آرام در آغوشم پنهان شو . .

امضای کاربر : واسه بدست اورذن کسی که تو تقدیر تو نیست تلاش نکن
یکشنبه 24 شهریور 1392 - 17:35
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | اغوش | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS